تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
آپلود عکس
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (277)

از خانمی پرسیدند شما چند سالتونه؟

گفت سی و خورده ای.

پرسیدند خورده اش چند ساله؟

گفت:حدود بیست و سه سال!!

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (280)

حیف نون را داشتند می بردند اتاق عمل بهش میگن همراه داری.میگه!

آره خاموشش کردم!!

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (252)

حیف نون به زنش میگه:بیا مهرتو بزار اجرا

باهاش خونه بخریم!!

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (265)

 2 تا دوست با هم ميرن هتل، اولي ميره توالت فرنگي، دومي مياد كتكش ميزنه!

ميگن: چرا ميزنيش؟ ميگه: من هر روز از اين چشمه آب مي خورم،اين اومد دستشويي كرد توش

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (263)


يارو داشت رد مي شد، ديد دارن يه نفرو ميزنن. پرسيد:

چرا ميزنيدش؟ گفتند: فلان فلان شده ادعاي پيامبري ميكنه.

گفت: بزنيد اون دروغگو رو، من اونو نفرستادم!!

travianvoltaj.ir
دسته بندی : داستانها,,
  • بازدید : (219)

در مطب دکتر به شدت به صدا درامد . دکتر گفت:

در را شکستی !

بیا تو در باز شد و دختر کوچولوی نه ساله ای

که خیلی پریشان بود ،

به طرف دکتر دوید : آقای دکتر ! مادرم !

و در حالی که نفس نفس میزد

ادامه داد : التماس میکنم با من بیایید !

مادرم خیلی مریض است . دکتر

گفت : باید مادرت را اینجا بیاوری ، من

برای ویزیت به خانه کسی نمیروم

. دختر گفت : ولی دکتر ، من نمیتوانم.

اگر شما نیایید او میمیرد ! و اشک از چشمانش سرازیر

شد . دل دکتر

به رحم آمد و تصمیم گرفت همراه او برود .

دختر دکتر را به طرف خانه راهنمایی کرد ،

جایی که مادر بیمارش در

رختخواب افتاده بود . دکتر شروع کرد به معاینه

و توانست با آمپول

و قرص تب او را پایین بیاورد و نجاتش دهد .

او تمام شب را بر بالین

زن ماند ، تا صبح که علایم بهبودی در او دیده شد .

زن به سختی

چشمانش را باز کرد و از دکتر به خاطر کاری

که کرده بود تشکر کرد .

دکتر به او گفت : باید از دخترت تشکر کنی .

اگر او نبود حتما میمردی !

مادر با تعجب گفت :

ولی دکتر ، دختر من سه سال است که از دنیا رفته !

و به عکس بالای تختش اشاره کرد .

پاهای دکتر از دیدن عکس روی

دیوار سست شد . این همان دختر بود !

یک فرشته کوچک و زیبا ….. !

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (287)

عاقد:آیا وکیلم شمارا به مهریه 14کارت سوخت

و 1000 لیتر بنزین به عقد داماد در بیاورم؟؟؟

همه داد می زنن.عروس رفته گاز سوز بشه!

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (275)

از لری پرسیدند حاصل رادیکال2 را به توان 6 ببریم وبا

100 جمع کنیم نتیجه میشود؟؟؟

لر لبخندی زد و چشمایش را آرام بست وجان به جان

آفرین تسلیم کرد!!!!!!!!!!!

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (272)

حیف نون عینکش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشمش سرش

گیج میره میخوره زمین هوا میره.نمی دونی تا کجا میره!!!

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (219)

عقل کل رو برق میگیره فیوز میپره.

فیوز رو میزنن عقل کل میپره!!!

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (225)

یه نفر با یکی تصادف می کنه افسر میاد میگه:کدومتون

مقصرید؟؟

طرف میگه والا من که خواب بودم از این آقا بپرسین!!!!!!

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (232)

یه یارو زنگ میزنه پیتزافروشی میگه یه پیتزا مخواستم.

فروشنده میگه:به نام.....؟؟

یارو میگه:آخ آخ ببخشید.به نام خدا.یه پیتزا میخواستم.

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (237)

یارو سکه میندازه صندوق صدقات.سوارش میشه!!!!

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (209)

به یکی میگن با اره برقی 100 تا درخت قطع کن.96تا قطع میکنه

خسته میشه. بهش میکن پاشو روشنش کن 4تا دیگه بیشتر

نمونده.میگه مگه روشنم میشه؟

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (206)

طرف یه تیکه آشغال می پره توچشمش.

میره جلوی آینه تو چشش فوت میکنه.

خانمش میگه:تو فوت نکن بذار اون فوت کنه!!!!!!

travianvoltaj.ir
دسته بندی : jook,,
  • بازدید : (198)

این جرایان واقعی هست:

یکی از دوستان دکتر تعریف میکرد برای یه

بنده خدایی شیاف تجویز کردم.طرف رفت یک هفته بعد اومدگفت:

آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم

گفتم:چرا؟؟

گفت:نمی دونم تا این کپسول ها که دادین را میخورم دلم آشوب

میشه!!!!

travianvoltaj.ir